به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: اینکه چرا روند انتخاب یک سرمربی جدید برای تیم ملی فوتبال ما همیشه یک پروسه بسیار زمانبر بود واقعاً محتاج توضیح مقامهای آشنایی است که در دو دهه اخیر این روال را در فدراسیون بارها ترسیم و اجرایی کردهاند. هنوز به طور رسمی اعلام نشده که کارلوس کیروش به خاطر نتایج بسیار ضعیف تیم ملی در جام جهانی قطر از هدایت یوزها برکنار شده یا خیر، اما اگر فدراسیون او را کنار گذاشته باشد، طبعاً وارد همان پروسهای میشویم که وصف آن رفت و برای سایر کشورها به طور ضربتی و گاه در دو سه روز صورت میپذیرد، اما برای ما گهگاهی با تأخیرهای سه چهار ماهه نیز همراه شده است.
توضیحی علمی و مستدل در زمینه این تأخیرهای کلان در دست نیست و آنچه روی میدهد، نه یک مکاشفه علمی ستودنی بلکه تعلل به معنای واقعی کلمه است. اگر تأخیر مورد بحث به خاطر مطالعات دقیق روی نحوه عمل و سیستمهای کاری مربیان مورد نظر بود، میشد این تأخیرها را پذیرفت و آن را مفید تلقی کرد، اما وقتی از درون این تأخیرها امثال مارک ویلموتسها بیرون میآیند، باید از دوستان فدراسیوننشین خواهش کرد که بالاغیرتاً مطالعه و کنکاش نکنید و بررسیهای سه چهار ماهه نداشته باشید، چون ممکن است یک گزینه ضعیف و غلط جدید از درون کاوشهای شما بیرون بیاید و بلای تازهای بر سر فوتبال ما نازل شود.
از درون همین کنکاشها بود که مهدی تاج بعد از در دست گرفتن مجدد فدراسیون فوتبال کارلوس کیروش را به کشورمان باز گرداند و جانشین دراگان اسکوچیچی کرد که سریعترین صعود تیم ملی به مرحله نهایی جامهای جهانی را رقم زده بود. حاصل این جایگزینی مغشوش و فاقد هر گونه بررسی عمیق و مبتنی بر افکار کهن را فوتبالدوستان بهتر از هر کسی میدانند و آثار تأسفبار آن را در صحنه جام جهانی قطر به چشم دیدند.
متذکر میشویم که بازگرداندن این مربی پرتغالی به تهران اصلاً یک کار بدون مقدمهچینی و توأم با اضطرار و عجله نبود که در سایه آن بتوان نتایج تلخ دیدارهایمان با انگلیس و امریکا را توجیه و تعبیر کرد و تاج در همان کمپین انتخاباتیاش بارها تصریح کرده بود که اگر به مسند ریاست فدراسیون فوتبال برگردد، کیروش را جانشین اسکوچیچ میکند. این بدان معناست که او ماهها روی این قضیه فکر و کار کرده بود و اقدامش براساس مطالعات و باورهای او بود که البته یک بار دیگر مثل بررسیهای قبلی فدراسیوننشینان برای یافتن گزینهای هرچه مناسبتر به انتخاب فردی هر چه ناصالحتر و هرچه ناکامتر منجر شد و حسرتی بزرگ را بر دل فوتبالدوستان کشورمان نشاند.
امروز مثل دفعات قبل که روند جایگزینی احتمالی سرمربی تیم ملیمان بازهم طولانی شده، نمیدانیم چه چیزی را در دل طلب کنیم. آیا باید آرزو کنیم که برای یک بار هم که شده فردی که نامش از درون این فرآیند بیرون میآید، یک مربی مناسب باشد و کارش برخلاف اغلب منتخبین قبلی ثمر بدهد یا از خیر این کار غیرممکن درگذریم و به خود و سران فدراسیون بگوییم؛ ما را به خیر شما امیدی نیست و فقط شر مرسانید. خواهشاً همان کیروش را ابقا کنید که اگرچه دورهاش سالهاست سپری شده و دیگر به درد فوتبال ما نمیخورد، ولی لااقل فوتبال ما را از ضرر عظیم یک انتخاب ویلموتسی دیگر رهایی میبخشد.